رها کوچولورها کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
پیوندعشق ماپیوندعشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

رها سفید برفی مامان وبابا

دل نوشته ای برای دخترکم :

نازمامان :رهاااجان نوشتن این خاطرات گذری ازامروز به فرداهاست فردایی که کسی نمیداند چطورآغازخواهدشد وسرنوشت مارابه کجاخواهدکشید باتوسخنها دارم باتوکه برایم عزیزترینی باتوکه عصاره وجودمی وبی گمان دلم میخواهد بهترین باشی بهترین ازهرنظرکه فکرکنی واین آرزوی هر مادریست . دخترماهم : هدفم از ساختن این وبلاگ خودنمایی نیست  اگربدانم زندگی رامجال این است که باتودخترنازم ساعتها پای صحبت ونصیحت بنشینم شاید نیازی به جزیی ازاین کارها نبود دخترعزیزم درزندگی ایمان راسرلوحه کارهایت قراربده ... ماه من فروتن باش هرچند دراوج باشی هرگز به چشم حقارت به کسی که ندارترازتوست وبه چشم عزت به کسی که داراترازتوست ننگر چراکه دارایی یانداری ملاک انسانیت نیست ....
28 بهمن 1392

واکسنهای سفیدبرفی من

  عزیزم شکرخدادرواکسن دوماهگی وچهار ماهگیت مشکل خاصی واسمون پیش نیومد واکسن دوماهگیت نسبت به چهارماهگیت بی تاب تر بودی ولی شکر خدا هر ٤ ساعت وروز دومش هر ٦ ساعت قطره استامینوفن تبت رو پایین آورد و ما این دومرحله سخت رو هر چند بیخوابی کشیدیم ولی به سلامتی رد کردیم . برام زدن آمپولا وشنیدن گریه تو دردناکتر از بیخوابی شبونه بود واسه همین درواکسن چهارماهگیت بابابایی رفتی اتاق ومن بیرون منتظر نشستم هرچندصدای گریتو شنیدم ولی بازبهتراز دیدن صحنه فرو کردن سرنگ تو رونت بود . سفیدبرفی مامان الهی فدای اون رونهای ظریفت کاش میشد این واکسنهای لعنتی همشون مثل قطره فلج اطفال بودن . ٢٦ بهمن میریم واسه وا...
28 بهمن 1392

مشخصات رها هنگام تولد

وزن : ٣٧٥٠ گرم قد :٥١ سانتی متر دور سر : ٣٥ سانتی متر خوشگلم زیادی دغدغه وزنتو داشتم شکرخدا دخمل توپولی بودی وبیشتراز همه نگران بودم زردی داشته باشی که به لطف خدا وهمت خودم به هنگام بارداری بدون زردی به دنیا اومدی . ...
25 بهمن 1392

گفتگوی خدا با کودک

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و پرسید: “ می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ ”خداوند پاسخ داد: “ از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام او از تو نگهداری خواهد کرد.اما کودک هنوز مطمئن نبود که می‌خواهد برود یا نه: “ اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.” خداوند لبخند زد: “ فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.&rdquo...
24 بهمن 1392

خاطراتی ازشیرخوردن رهام

  رهای من وقتی وابستگیش به شیرخودم زیادبود موقعی که شیر میخوردی یه دست دیگت که آزاد بود رو هوا میچرخوندی به چشام زل میزدی حتی یه ثانیه هم هواست جای دیگه نمیرفت انگارفکرمیکردی اگه نگام نکنی منم دیگه بیخیال میشم وبهت شیر نمیدم ..... بعضی وقتها هم بادوتا دستت بازی میکردی. ایناشاید خیلی ساده به نظر بیان ولی دل مامانی واسه همین کارهای ریزت ضعف میکرد احساس میکردم بهترین صحنه ها رو دارم تماشامیکنم صحنه های رمانتیک وعالی شبها وقتی خیلی گرسنت میشه تا شیشه شیررو میذارم دهنت اون شونه های نازک ونازتو بالا میندازی انگار میخوای همه حواستو جمع کنی اونقدر بامزه میشی دلم میخوادبخورمت .... ...
24 بهمن 1392

مراقب باش

دخترم رهاااا    : سه چیز را با احتیاط بردار:قدم،قلم،قسم   سه چیز را پاك نگه دار:جسم،لباس،خیال   از سه چیز كار بگیر:عقل،همت،صبر   از سه چیز خود را نگه دار:افسوس،فریاد،نفرین كردن   سه چیز را آلوده نكن:قلب،زبان ،چشم   سه چیز را هیچ وقت فراموش نكن:خدا،مرگ،دوست خوب   ...
21 بهمن 1392

عذرخواهی از رهای فندقم

رهای مامان : عزیزم عذرمیخوام که دیرپای وبلاگت نشستم گلم دودلیل عمده داشتم یکی اینکه دوران بارداری کمردردشدید امان نداد پای  کامپیوتربشینم دوم اینکه بعدازتولدت اوایل مشغله بچه داری وبعدمدتی ناناز مامان دلم نمیومدحتی یه لحظه لذت درکنارت بودن رابانشستن پای کامپیوترعوض کنم .. موقع خوابت هم کارهای روزمره همیشگی ودرگیریهای دیگه این فرصتو ازم گرفته بود . البته سفیدبرفی مامان همه خاطرات لحظات قشنگتو تو دفتر خاطراتت نوشتم وسعی میکنم من بعدرو ازاین طریق باهات باشم .... رهای زیبای مامان مرسی که دنیای مارو زیباوزیباتر کردی . دوستت داریم فرشته ناز . ...
21 بهمن 1392

سخنی بادخترکم ....

  دخترکم برای کسی که برایت نمیجنگد نجنگ...  چرا اشکهایت را هر روز پاک کنی.... کسی که باعث گریه ات میشود پاک کن... دخترکم به سوی کسی که ناز میکند دست نیاز دراز نکن...  بیاموز این تو هستی که باید ناز کنی.... دخترکم تو زیباترینی...   همیشه با این باور زندگی کن...  خودت را فراموش نکن.... شاید گریه یا خنده ات برای بعضی ها بی ارزش باشد....  اما به یاد داشته باش.... کسانی هستند که وقتی میخندی جان تازه میگیرند.......   دخترک من هیچگاه برای شروع دوباره دیر نیست.... ...
21 بهمن 1392

لالایی که موقع خوابوندن واست میخونم ....

لالایی لالا لالا  لالا لالا                                     لالا لالا لالا لالا لالا لالا گل پونه                                   گدااومد درخونه ابش دادیم بدش اومد                 &nbs...
21 بهمن 1392

کشور من درزمان تولدم

  رئیس جمهور وقت در زمان تولد:پایان دوره آقای احمدی نژاد وشروع  ریاست آقای حسن روحانی قیمت یک لیتر شیر:١٥٠٠ تومان قیمت پوشک پریما ترکیه ٥٦ تایی:٤٨٠٠٠ تومان قیمت یک لیتر بنزین:(آزاد)٧٠٠تومان(دولتی)٤٠٠تومان قیمت نان لواش:١٥٠تومان                                               قیمت گوشت گوساله:کیلویی ٢٨٠٠٠تومان  قیمت دلار:٣٥٠٠تومان &n...
21 بهمن 1392